هزینه های میلیاردی، پروژه های عمرانی بزرگ، مسابقه های سطح بالا، تماشاچیان ملیونی و کلی احترام و افتخار و ارزش برای قهرمانان. این ها همه و همه نشان از جایگاه بلند ورزش و میزان اهمیت و توجه جامعه به آن است. اما آیا تا کنون از خود پرسیده اید که این جایگاه و منزلت ورزش ناشی از چیست؟ به عنوان یک قهرمان از خود پرسیده اید که آیا در بین مردم و جامعه ارزش والایی دارید؟ آیا تنها نیروی بدنی و پیروزی های شماست که باعث احترام محبوبیت و شخصیت بالای شما در بین مردم است؟ جامعه و مردم در مقابل حمایت هایی که از شما می کنند چه خواسته و توقعی از شما به عنوان یک قهرمان دارند؟
پرسش: اهمیت ورزش ناشی از چیست؟
هرچند ورزش و فعالیت های بدنی سلامتی و افزایش قوای جسمی ورزشکار را به دنبال دارد اما باید گفت که کارکرد اصلی ورزش در جامعه بروز می کند و در واقع ورزش رسالت اجتماعی دارد.ورزش برای جوانان فرصتی است برای حضور در کنار هم و تمرین مهارت های مهم اجتماعی، در فضای ورزش است که فرد می تواند مهارت هایی چون نقش پذیری، احساس مسئولیت، سازگاری، تقسیم وظایف، قانون مداری و... را تجربه و تمرین کند.
ما به ورزش به عنوان عاملی برای ایجاد صفات ممتاز، روحیه فداکاری، پشتکار، مقاومت و خود انضباطی نگاه می کنیم. به باور اندیشمندان حوزه فلسفه ورزش مهم ترین و اساسی ترین هدف و نتیجه ورزش تهذیب اخلاق و توسعه اخلاقیات در جامعه است. ورزش فضایی را محیا می کند که اخلاق و منش ورزشی در خلق و خوی افراد نهادینه شود.
ورزش را غالبا در حوزه "تربیت بدنی" بازشناسی می کنند. تربیت بدنی یعنی (تربیت از طریق بدن، و نهادینه کردن صفات اخلاقی در شخصیت افراد از طریق فعالیت های جسمانی). به طور مثال وقتی ورزشکاران در زمین ورزش به هم احترام می گذارند امید است که این آموخته ها و احساسات از این حوزه به سایر قلمرو ها منتقل شود. فوتبالیستی که در مقابل دروازه خالی حریف با احترام به سوت داور بازی را متوقف می کند، مشت زنی که با ضربه خطای حریف در اوج هیجان و تقابل و برخورد خود را کنترل کرده و از قوانین سرکشی نمی کند، یقینا در ادامه زندگی به یک چراغ قرمز در یک چهار راه خلوت بیشتر احترام خواهد گذاشت و در واقع این ها اثرات ورزش در اصلاح اخلاق و قانون مداری و احترام است. روشن است که تمام هزینه ها و توجهات جامعه، خانواده و ارگان ها به ورزش تنها یک هدف را دنبال می کند و آن چیزی نیست جز (اصلاح رفتار و اشاعه اخلاقیات)
بی اخلاقی چیست؟
هنگامی که یک حرکت نا مناسب یا غیر اخلاقی از یک ورزشکار سر می زند، غالبا خود فرد از نادرست و غلط بودن رفتار خود بی اطلاع است و این رفتار غلط ناشی از نا آگاهی است.
به طور کلی مشکلات اخلاقی در حوزه ورزش شامل موارد زیر است که آگاهی و جلوگیری از آن ها لازم و ضروری است: دوپینگ، خشونت، فریب در ورزش، رشوه خواری، بازی ناجوانمردانه، شکستن قوانین، نژاد پرستی، تبعیض های جنسیتی و مسايل زیست محیطی....
برخی از این مشکلات از بعد تحلیلی دارای ارتباط مستقیم با مادیات، پول و به طور کلی بخش تجاری ورزش است که به تجارت گرایی شهرت یافته است. برای جلوگیری از این موارد شفافیت مالی و تبیین قوانین کارآمد در این حوزه ضروری است. مشکلات و موارد تخلف در این حوزه بیشتر مربوط به حوزه مدیریت ورزش است لذا مدیران ورزشی می بایست در خصوص مسائل مالی اخلاقیات و مناسبات رفتاری را به طور کامل لحاظ کنند.
چه باید کرد؟
هر ورزشکار، قهرمان، مربی و مدیر ورزشی باید آگاه باشد که تمام تلاش ها و کوشش ها در ورزش اهداف اجتماعی و فرهنگی را دنبال می کند و دلیل و بهانه تمام این تلاش ها توسعه اخلاق است. قهرمانی، پیروزی و برد تا جایی ارزشمند است که هدف اصلی ورزش یعنی « اغنای فرهنگی جامعه » را دنبال کند.
بدانید که قهرمان شدن و بر سکوها ورزشی تکیه زدن به تنهایی هدف نیست بلکه وسیله ایست برای رسیدن به آرمان های اخلاقی اجتماع.حال که ورزش را به عنوان یکی از کارآمد ترین ابزار های جامعه در اصلاح فرهنگ و رفتار شناختیم باید از جایگاه و وظایف خود در این بخش به عنوان ورزشکار، مربی، سرپرست و مدیر آگاه باشیم. در این قسمت از اجتماع که رسالت فرهنگی به دوش دارد شما به عنوان اشخاص مطرح و صاحب منسب در واقع پرچم داران و طلایه داران فرهنگی و اخلاقی شناخته می شوید. ورزش عرصه ایست که نگاه ها به آن دوخته شده است و همه رفتار ها وعملکرد های شما زیر ذره بین نگاه انسان های جامعه است.
هرگونه رفتار ناشایست و نابجا اثرات مخربی بر جایگاه شما و حتی فرهنگ جامعه دارد. ورزشکار بی اخلاق محبوبیت و مقبولیت خود را از دست می دهد و به تدریج از صحنه ورزش محو می شود.به عنوان یک مربی و یا ورزشکار باید بدانید که هرچه موفقیت بیشتری کسب می کنید انتظارات و توقعات جامعه و مردم از شما بیشتر می شود و کودکان و نو جوانان بیشتری از شما الگو می گیرند و می توان گفت:(یک قهرمان واقعی معلم اخلاق است)
انتظارات اخلاقی از ورزشکاران:
احترام به مربی، هم تیمی، داور، حریف، تماشاچیان و پیشکسوتان، تواضع و خشوع، انتقال آموزه های اخلاقی به تازه کار ها، رعایت ادب و شئونات فرهنگی و شرعی، کنترل خشم و پرهیز از خشونت، احترام به قوانین بازی، پوشش مناسب متناسب با هنجار های اجتماعی، دوری از دوپینگ و بازی ناجوانمردانه، رعایت مسائل محیط زیست و ....
انتظارات اخلاقی از مربیان :
احترام متقابل به ورزشکاران، آموزش پیگیر و مداوم اخلاق، پایبندی به ارزش ها، عدالت رفتاری، توجه به جوان تر ها، احترام به شاگردان و تماشاچیان و پیشکسوتان، عفو و گذشت، مبارزه با دوپینگ، جلوگیری از خشونت، پرهیز از نتیجه گرایی صرف، رفتار صحیح مالی.
انتظارات از مدیران ورزشی:
خواسته های معقول و اخلاقی، حل بحران های مقطعی، انصاف در رفتار، احترام به ورزشکاران و مربی، انتقاد پذیری، ایجاد جو خدمت، حمایت های روانی، اعتماد به جوانان، پیش دستی در امور خیر، تعیین آرمان های اخلاقی در تیم، وضوح و شفافیت مالی ومبارزه با رشوه خواری و تجارت گرایی منفی...
انتظارات اخلاقی از پیشکسوتان :
در مورد پیشکوتان عزیز باید گفت که هر چند که دوره قهرمانی و حرفه ای ایشان به اتمام رسیده اما همچنان رسالت های اجتماعی و اخلاقی ناشی از ورزش را به دوش می کشند. مهم ترین وظایف پیش کسوتان در ورزش آموزش جوان تر ها ، انتقال آموزه های اخلاقی، میانجی گری در مشکلات و بحران ها، حمایت و کمک های روانی و ...است.
وظایف نهاد های ورزشی در حوزه اخلاق :
نهاد های ورزشی همچون تیم ها، هیات ها و فدراسیون ها بار سنگینی را در حوزه اخلاق به دوش می کشند. مهم ترین وظیفه و مسئولیت ایشان در این حوزه ارائه آموزش های لازم است. این نهاد ها می بایست با تشکیل کمیته ها و کمیسیون های اخلاقی به تشویق و پشتیبانی از رواج دادن اخلاق در ورزش و آموزش جوانان از طریق ورزش که تلاش شود که روح بازی جوانمردانه در ورزش رواج یابد و خشونت ممنوع شود و با هرگونه استفاده سیاسی و تجاری از ورزش و ورزشکار مقابله کند. اگر ورزش را به عنوان یک پیشه و حرفه در نظر بگیریم اخلاق ورزش گونهای، اخلاق حرفهای است. به تعبیر دیگر همانطور که ما در پزشکی، مهندسی، تجارت و اقتصاد نیاز به پیروی از هنجارهایی داریم، ضرورت پیروی از هنجارها در اینجا هم حس میشود. عده ای شعار ورزش قهرمانی را برترین، بهترین، سریعترین و چابکترین و .. ذکر کرده اند. ورزش قهرمانی بخشی از منظومه کلان تری است که جهان ما را در بر گرفته و آن اقتصاد آزاد نام دارد. در این گستره هر کسی باید کالاهای خود را عیان کند و برترین کالا طبیعتاً ارج و قرب بیشتری دارد. در این میان نیرو و توان و بدن انسان هم به عنوان یک کالا که باید ارزیابی شود مورد توجه قرار می گیرد. از الزامات ورزش قهرمانی، آوردن حداکثر فشار و انرژی برای ثبت استاندارها و معیارهای بهتر است. اما پرسشی مهم در اینجا سر بر می آورد و آن این است که چه محدودیتهای اخلاقی در این زمینه باید وجود داشته باشند. این محدودیتها نه تنها باید مورد توجه قهرمانان قرار گیرند که نهادها و نظامهای ورزشی هم باید بدانها عطف توجه نشان دهند. نهادهای قانونی ورزش با نظارت شدیدی بر افراد و نهادهایی که می توانند از مواد نیروزا استفاده کنند سعی می کنند یک مانع حقوقی برای سوء استفاده از قوانین و میلی سرسام آور که برای پیروزی وجود دارد پیدا کنند. از سوی دیگر تکنولوژی جدید بسیار به مدد ورزش آمده تا خطاهای انسانی و همچنین سوء استفاده هایی که می توانند صورت گیرند به حداقل ممکن خود برسند. این اما همه ماجرا نیست. اولاً موضوع اخلاق رابطه است و رابطه صرفاً رابطه با رقیب محسوب نمیشود. موضوع اخلاق رابطه با هم تیمی و حتی با خود هم هست. هیچ قانونی ورزشی نمی تواند به یک بازیکن فوتبال بگوید چگونه با یار خودی رفتار کند و چگونه حب و بغضهای شخصی را در رابطه ای ورزشی و انسانی که با هم تیمی اش دارد دخالت ندهد. از سوی دیگر معرفت اخلاقی علاوه بر آنکه از جنس ارتباط است از جنس معرفت هم هست یعنی چیزی بر معارف ما میافزاید. اینکه در یک مسابقه تنها یک تیم قهرمان می شود و اینکه ورزش علاوه بر قهرمانی کارکردهایی دیگر برای سلامت روح و جسم دارد و اینکه ورزش یک زندگی فشرده شده است همه معارفی هستند که هرچند تأثیرات اخلاقی زیادی دارند اما بیش و پیش از آن، اینها بر معرفت ما می افزایند. معرفتی که بسی به کار ما می آید. ورزش غیرحرفه ای البته شاید به اندازه ورزش حرفه ای به اخلاق ویژه نداشته باشد. اخلاق حرفه ای اخلاق یک پیشه و یک حرفه است و همانطور که تجارت، اقتصاد، فکر ، تکنولوژی، پزشکی و رسانه نیز به اخلاقی خاص خود نیاز دارند ورزش حرفه ای نیز بدین اخلاق نیاز دارد. در این میان دغدغه متفکران اخلاق ورزش حرفه ای آن است که به معیارها و کدهایی اخلاقی توسل جویند که میان همه فرهنگها و هویتها مشترک است هرچند که پاره ای معتقد هستند این امید را باید کمرنگ کرد چرا که تفاوتهای فرهنگی تأثیر خود را بر تفاوتهای معیارهای اخلاقی ورزش حرفه ای هم خواهند گذاشت. با این همه مدافعان یک اخلاق ورزش حرفه ای عام و جهانشمول تأکید دارند اگر معیاری بتواند این جهانشمولی را به وجود آورد همان قاعده طلایی است. بر طبق این قاعده کاری را که نمی خواهی با تو بکنند با دیگری مکن. به نظر این افراد این قاعده است که نه تنها همه ورزشکاران حرفه ای باید بر طبق آن رفتار کنند که اینگونه هم رفتار می کنند. به طور مثال اگر فوتبالیستها از قاعده بازی جوانمردانه پیروی می کنند مبتنی بر قاعده طلایی از آن پیروی می کنند. این قاعده با گونه ای فایده گرایی هم قابل توجهی است. اینکه اگر تو به این حرکت دست نزنی طرف مقابل تو هم همین شیوه را اتخاذ خواهد کرد. به دیگر سخن؛ یک ورزشکار، علاوه بر جسم، به روح توجه نماید؛ زیرا میان تن و روان ارتباط نزدیکی وجود دارد، بدین جهت در اسلام، تنها به تربیت و پرورش جسم توجه نشده، بلکه به موازات جسم، به روح نیز توجه شده و دستورات فراوانی در زمینه تربیت و تقویت آن آمده است؛ مانند: روزه، نماز، دعا و ... و گرنه پرداختن به جسم به تنهایی دارای ارزش انسانی نبوده و انسان را از محدوده حیوانیت خارج نمی کند. امام خمینی (ره) با تأکید بر این دو اصل اساسی، در دیدار با ورزشکاران می گویند: «ورزشکاران، به همان صورتی که ورزش جسمی دارند، ورزش روحی هم داشته باشند. از قدیم ورزشکاران ایران، به یاد خدا و علی (ع) بودهاند و این از برجستگیهای آنان بوده است». نکته مهم در این جا، این است که، هرکدام ازسازمان ورزشی و ورزشکاران باید به وظایف اخلاقی خود آشنا بوده و آن را به تناسب در میادین ورزشی بکار ببرند؛ زیرا اگر سازمان ورزشی دارای قوانین و منشور اخلاقی نباشد، یک ورزشکار هم نمی تواند به وظایف خود آشنا بوده و خود را در زمینه ورزش متخلّق به اخلاق نماید. در نوشتار حاضر، به برخی از وظایف و فضایل اخلاقی که یک ورزشکار باید آنها را در میادین ورزشی رعایت کند، اشاره می شود: یک. جهاد با نفس امّاره: یعنی، مبارزه با هوا و هوسهای شیطانی که آدمی را به سوی گناه و معصیت فرا می خواند. یک ورزشکار باید – همانند هر انسان دیگری- با این هوسهای شیطانی مبارزه کرده و بر آنها غلبه کند. در این باره احادیث زیادی از سوی معصومین (ع) وارد شده است که به برخی از آنها به عنوان نمونه اشاره می شود: 1. رسول اکرم (ص) فرمود: نیرومند و قهرمان کسى نیست که در کُشتى، رقیب خود را بر زمین زند، بلکه نیرومند کسى است که در موقع خشم، مالک نفس خود باشد. 2. رسول اکرم (ص) گذر کرد بر جمعیّتى که بین آنها مرد پر قدرت و نیرومندى بود که سنگ بزرگى را از زمین بر میداشت و مردم آن را سنگ زورمندان یعنى وزنه قهرمانان مىنامیدند و همه از عمل آن ورزشکار قوى درشگفتى بودند. رسول اکرم پرسید: این اجتماع براى چیست؟ مردم عمل وزنه بردارى آن قهرمان را به عرض رساندند. آن حضرت فرمود: آیا به شما بگویم قوی تر از این مرد کیست؟ قوی تر از او کسى است که به وى دشنام گویند و تحمّل نماید و بر نفس سرکش و انتقامجوى خود غلبه کند و بر شیطان خویش و شیطان دشنامگو پیروز شود. 3. امام علی (ع) می فرماید: هواى نفست دشمنترین دشمنان تو است. کوشش کن که بر آن غالب و پیروز شوى و گر نه هلاکت خواهد کرد. 4. امام موسی کاظم (ع): پیغمبر اکرم به سربازانى که از جبهه جنگ برگشته بودند فرمود: در گشایش و رحمت باشند مردمى که جهاد اصغر را انجام داده و جهاد اکبر به عهده آنان باقى مانده است. عرض شد یا رسول اللَّه جهاد اکبر کدام است؟ فرمود: جهاد با نفس. دو. گذشت و بخشش: یک ورزش کار، باید دارای روحیه گذشت و بخشش باشد. وقتی در اوج قدرت و توانایی بوده و بر رقیب خود برتری و پیروزی یافته، بر او سخت نگیرد و در صدد انتقام جویی و صدمه زدن به حریف برنیاید. او باید عفو و گذشت را شکرانه پیروزی خویش قرار دهد. امام علی (ع) در این زمینه می فرماید:«و خشم خود را فرو بنشان، و هنگام توانایی [از کیفر] بگذر، و در هنگام تندخویی بردبار باش، و با وجود تسلط داشتن [از انتقام] دوری کن، تا برایت پاداش و عاقبت[نیکویی] باشد». سه. پرهیز از تکبّر: ورزش کار، هر چند نیرومند باشد، نباید به قدرت، توان و مقاماتی که دارد مغرور شده و بر دیگران تکبّر ورزد. او باید بداند همه نیروها و توان ها، از ناحیه خداوند قادر متعال است. از این جهت است که در نماز، به هنگام به پاخاستن می گوییم: «بحول الله و قوّته اقوم واقعد». امام حسین (ع)، وقتی به لشکر انبوهی از دشمن حمله می بردمی فرمود:«لاحول و لا قوّة الا بالله». پس دلیلی وجود ندارد که افراد نیرومند و ورزشکار به قوّت و توان خود تکبّر ورزیده و مغرور شده و خدا را از یاد ببرند، و از آن نیرو و توان خدادادی در راه های غیر صحیح استفاده نمایند. عاقبت غرور، شکست و سقوط است، شخص مغرور و متکبّر، حریف را دست کم گرفته، احتیاط را از دست داده و در نتیجه شکست می خورد. همان طور که امام علی (ع)فرموده :«آفت انسان شجاع،ضایع کردن دوراندیشى است». و نیز: «آفت صاحب قوت و توانائى، ضعیف شمردن دشمن است». چهار. رقابت شرافتمندانه و جوانمردانه: یکی از ویژگی ها در برخی از ورزشها «رقابت» است. در مباحث اخلاقی رقابت فرد به فرد است که اهمیت و محوریت دارد. در همین رقابت است که مهارت های جسمی و روحی، توانایی ها و هم آهنگی ها باهم جمع می شوند و موجب رشد جسمی و روحی یک ورزشکار می شود. شکل ایده آل ورزش این مسئله را که چه رقابتی می تواند به دوستی و رفاقت بینجامد، به خوبی به نمایش می گذارد. اگر یک ورزشکار به رقیب خود تنها به عنوان یک دوست نگاه کند و بداند که قصد تخریب او را ندارد و دشمن خود تلقی ننماید، بلکه او را مانند خود، فردی دارای توانایی ها و فضایل مشابهی ببیند، این رقابت به دوستی می انجامد و دیگر «بردن به هر قیمت»، حتی با فریب کاری، میانشان در کار نیست.
خداوند متعال نیز، همین مطلب را در قرآن مجید تذکر داده و می فرماید:«...أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً...»؛تمامِ قدرت و نیرو،ازآنِ خدا است.
- ممنوعیت شرط بندی و دستکاری نتایج.
آموزه های دینی و حتی قوانین بین المللی مصوب، همه و همه راه های رسیدن به جامعه ایده آلی را برای ما گشوده اند که در آن انسان اشرفیت خود را بر تمامی مخلوقات اعلام می دارد و پیروزی مقطعی را فدای عزت می کند و پهلوانی را جایگزین قهرمانی می نماید. جامعه ای که دروغ ، کبر، ریا، حسد و کلیه رذایل اخلاقی جایی در آن ندارند و رقابت از هر نوع آن دوستی ها می افزاید و صلح می آفریند.
ای خوشا در زورخانه پاس حرمت داشتن
موزه کبر و ریا بیرون در بگذاشتند
کسوت همت فرو بستن زخود بی خود شدن
خویش را در پیشگاه پوریا بنگاشتن
از نوای ضرب مرشد روح را صیقل زدن
بذر ایثار و فتوت در دل و جان کاشتن
با ادب در حلقه گود مقدس بر شدن
سنگ و میل و تخته را با حرمتی برداشتن
چرخ عرفانی زدن پای ارادت کوفتن
شوکت کباده را بر روی سر افراشتن
از کدورتها زدودن خانه تاریک دل
اندر آن ایثار و احسان و صفا انباشتن
فرصتی تا هست باید بهره ای دریافتن
گیرو دار چرخ را بازیچه ای انگاشتن
ای خوشا آیین عیاری ز نو احیا شدن
پهلوانی همتی بر پاس آن بگماشتن
نظرات شما عزیزان: